مستندات عزاداری امام حسینعزاداری مراسمی آیینی در سوگ و عزای از دست دادن بزرگان دین، مخصوصا حضرات معصومین (علیهمالسلام) میباشد. در روایات، بسیار بر آن توصیه شده و برای گریه کننده در عزای اهلبیت (علیهمالسلام) پاداش دنیوی و اخروی بسیاری ذکر گردیده است. در ادامه به چند نمونه از این روایات و مستندات آنها اشاره میکنیم. فهرست مندرجات۲ - بررسی سند روایت ۲.۱ - علی بن الحسین بن بابویه ۲.۲ - سعد بن عبدالله الاشعری ۲.۳ - یعقوب بن یزید ۲.۴ - محمد بن ابی عمیر ۲.۵ - معاویة بن وهب البجلی ۳ - روایت اول در عزاداری بر امام حسین ۳.۱ - سلسله سند روایت ۳.۱.۱ - محمد بن ابیالقاسم طبری ۳.۱.۲ - حسن بن محمد مفید طوسی ۳.۱.۳ - علی بن ابراهیم بنهاشم ۳.۱.۴ - ابراهیم بن هاشم ۳.۱.۵ - محمد بن ابیعمیر ۳.۱.۶ - عبدالله بن سنان ۴ - روایت دوم در عزاداری بر امام حسین ۵ - روایت سوم در عزاداری بر امام حسین ۶ - روایت چهارم در عزاداری بر امام حسین ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - پاداش عزاداری در مصیبت اهل البیتوَارْحَمْ تِلْکَ الصَّرْخَةَ الَّتِی کَانَتْ لَنَا شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) در کتاب شریف ثواب الاعمال روایتی را نقل میکند که سند آن صحیح اعلایی است و ثابت میکند که گریه کردن و حتی فریاد زدن در مصیبت اهل البیت (علیهمالسّلام) پاداش عظیمی دارد: اَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) وَهُوَ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ حَتَّی قَضَی صَلَاتَهُ فَسَمِعْتُهُ وَهُوَ یُنَاجِی رَبَّهُ فَیَقُولُ: یَا مَنْ خَصَّنَا بِالْکَرَامَةِ وَوَعَدَنَا الشَّفَاعَةَ وَحَمَّلَنَا الرِّسَالَةَ وَجَعَلَنَا وَرَثَةَ الْاَنْبِیَاءِ وَخَتَمَ بِنَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ وَخَصَّنَا بِالْوَصِیَّةِ وَاَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَی وَعِلْمَ مَا بَقِیَ وَجَعَلَ اَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی اِلَیْنَا اغْفِرْ لِی وَلِاِخْوَانِی وَزُوَّارِ قَبْرِ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ' الَّذِینَ اَنْفَقُوا اَمْوَالَهُمْ وَاَشْخَصُوا اَبْدَانَهُمْ رَغْبَةً فِی بِرِّنَا وَرَجَاءً لِمَا عِنْدَکَ فِی صِلَتِنَا وَسُرُوراً اَدْخَلُوهُ عَلَی نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَاِجَابَةً مِنْهُمْ لِاَمْرِنَا وَغَیْظاً اَدْخَلُوهُ عَلَی عَدُوِّنَا اَرَادُوا بِذَلِکَ رِضْوَانَکَ فَکَافِهِمْ عَنَّا بِالرِّضْوَانِ وَاکْلَاْهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَاخْلُفْ عَلَی اَهَالِیهِمْ وَاَوْلَادِهِمُ الَّذِینَ خُلِّفُوا بِاَحْسَنِ الْخَلَفِ وَاصْحَبْهُمْ وَاکْفِهِمْ شَرَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَکُلِّ ضَعِیفٍ مِنْ خَلْقِکَ وَشَدِیدٍ وَشَرَّ شَیَاطِینِ الْاِنْسِ وَالْجِنِّ وَاَعْطِهِمْ اَفْضَلَ مَا اَمَّلُوا مِنْکَ فِی غُرْبَتِهِمْ عَنْ اَوْطَانِهِمْ وَمَا آثَرُوا عَلَی اَبْنَائِهِمْ وَاَبْدَانِهِمْ وَاَهَالِیهِمْ وَقَرَابَاتِهِمْ. اللَّهُمَّ اِنَّ اَعْدَاءَنَا اَعَابُوا عَلَیْهِمْ خُرُوجَهُمْ فَلَمْ یَنْهَهُمْ ذَلِکَ عَنِ النُّهُوضِ وَالشُّخُوصِ اِلَیْنَا خِلَافاً عَلَیْهِمْ فَارْحَمْ تِلْکَ الْوُجُوهَ الَّتِی غَیَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَارْحَمْ تِلْکَ الْخُدُودَ الَّتِی تَقَلَّبَتْ عَلَی قَبْرِ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) وَارْحَمْ تِلْکَ الْعُیُونَ الَّتِی جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَةً لَنَا وَارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتِی جَزِعَتْ وَاحْتَرَقَتْ لَنَا وَارْحَمْ تِلْکَ الصَّرْخَةَ الَّتِی کَانَتْ لَنَا اللَّهُمَّ اِنِّی اَسْتَوْدِعُکَ تِلْکَ الْاَنْفُسَ وَتِلْکَ الْاَبْدَانَ حَتَّی تُرَوِّیَهُمْ مِنَ الْحَوْضِ یَوْمَ الْعَطَشِ. فَمَا زَالَ یَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ وَهُوَ سَاجِد.... [۱]
صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۹۴ -۹۵، ناشر:منشورات الرضی - قم، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۸ه ش.
«معاویة بن وهب گوید: بر امام صادق (علیهالسّلام) وارد و آن حضرت مشغول نماز بود؛ منتظر ماندم تا نمازش را تمام کند، شنیدم که در نمازش با پروردگار راز و نیاز میکرد و میگفت: ای خدائی که ما را احترام ویژه عطا کردی، به ما وعده شفاعت دادی، پیام رسالت را برعهده ما نهادی، ما را وارثان پیامبران قرار دادی، پیامبری امّتهای پیشین را با ما به پایان بردی، ما را برای جانشینی و وصایت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انتخاب کردی، دانش پیشینیان و دانش و آیندگان را به ما ارزانی فرمودی، دلهای مردمان را شیفته ما ساختی؛ من و برادرانم و زائران امام حسین (علیهالسّلام) را ببخش، همانها که به خاطر اشتیاق در نیکی به ما و امید به پاداشهایی که در دوستی و پیوند با ما نزد توست و برای شادمان نمودن پیامبر تو محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پذیرفتن فرمان ما و خشمگین ساختن دشمنان ما دارایی خویش را انفاق نموده و به سوی ما رهسپار شدهاند و از این انفاقگری و راهسپاری، خشنودی تو را میجویند. خداوندا! به راستی دشمنان ما بر درآمدن آنان از وطن خرده میگیرند و این خردهگیری آنان را از راهسپاری به سوی ما باز نداشته است. پس بر رخسارهایی که آفتاب رنگش را دگرگون ساخته رحم آور و بر این گونهها که بر روی مزار امام حسین (علیهالسّلام) نهاده شده رحم آور و چشمها را که به خاطر محبت به ما اشک از آن جاری شده رحمت کن و این دلهای را که برای ما بی قراری میکنند و شعله میکشند رحمت کن. خدایا این نالههای را که برای ما سر میدهند رحمت کن. خداوندا! این جانها و پیکرها را به تو سپردم تا در روز تشنگی از حوض کوثر سیرابشان نمایی، راوی گوید: امام (علیهالسّلام) پیوسته در سجده این دعا را زمزمه میفرمود...». ۲ - بررسی سند روایتدر ادامه سند روایت فوق را مورد بررسی قرار میدهیم: ۲.۱ - علی بن الحسین بن بابویهقال النجاشی: شیخ القمیین فی عصره ومتقدمهم، وفقیههم، وثقتهم... وقال الشیخ: کان فقیها، جلیلا، ثقة. «نجاشی میگوید: او بزرگ و پیش کسوت مردم قم و فقیه آنها در عصر خود بود و مورد اعتماد آنان بهشمار میرفت. شیخ طوسی میگوید: وی فقیه، گرانقدر و مورد اعتماد بود». ۲.۲ - سعد بن عبدالله الاشعریقال النجاشی: شیخ هذه الطائفة وفقیهها ووجهها... وقال الشیخ: جلیل القدر، ثقة. «نجاشی میگوید: بزرگ، فقیه و چهره سرشناس شیعه بود. نجاشی میگوید: گرانقدر و مورد اعتماد بود». ۲.۳ - یعقوب بن یزیدقال النجاشی: وکان ثقة صدوقا... وقال الشیخ: کثیر الروایة، ثقة. «نجاشی درباره وی میگوید: مورد اعتماد و بسیار راستگو بود. شیخ میگوید: روایات زیادی از وی نقل شده و مورد اعتماد است». ۲.۴ - محمد بن ابی عمیرقال النجاشی: جلیل القدر، عظیم المنزلة فینا وعند المخالفین... و قال الشیخ: وکان من اوثق الناس عند الخاصة والعامة، وانسکهم نسکا، واورعهم واعبدهم. «نجاشی میگوید: وی بسیار گرانقدر است و نزد ما و حتی مخالفانش از جایگاه بلند مرتبهای برخوردار است. شیخ طوسی میگوید: او در میان شیعه و سنی مورد اعتمادترین، عابدترین، باتقواترین و زاهدترین مردم است». ۲.۵ - معاویة بن وهب البجلیقال النجاشی: معاویة بن وهب البجلی، ابوالحسن: عربی، صمیم، ثقة، حسن الطریقة. «نجاشی گفته: معاویه بن وهب، از نژاد عربی خالص، مورد اعتماد و نیک کردار بود». ۳ - روایت اول در عزاداری بر امام حسینوَلَوْ کَانَ فِی الدُّنْیَا یَوْمَئِذٍ حَیّاً لَکَانَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ هُوَ الْمُعَزَّی بِهِمْ. شیخ محمد بن المشهدی در کتاب شریف المزار کبیر روایتی را با سند صحیح اینچنین نقل کرده است: اَخْبَرَنَا الشَّیْخُ الْفَقِیهُ الْعَالِمُ عِمَادُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ اَبِی الْقَاسِمِ الطَّبَرِیُّ قِرَاءَةً عَلَیْهِ وَاَنَا اَسْمَعُ فِی شُهُورِ سَنَةِ ثَلَاثٍ وَخَمْسِینَ وَخَمْسِمِائَةٍ بِمَشْهَدِ مَوْلَانَا اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ، عَنِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ اَبِی عَلِیٍّ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ وَالِدِهِ الشَّیْخِ اَبِی جَعْفَرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنِ ابْنِ قُولَوَیْهِ وَاَبِی جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَیْهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ اِبْرَاهِیمَ، عَنْ اَبِیهِ، عَنِ ابْنِ اَبِی عُمَیْرٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی اَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ، فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَدُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ، فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّ بُکَاؤُکَ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ، فَقَالَ لِی: اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ، اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ... فَاِنَّهُ فِی مِثْلِ ذَلِکَ الْوَقْتِ مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ تَجَلَّتِ الْهَیْجَاءُ عَنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَانْکَشَفَتِ الْمَلْحَمَةُ عَنْهُمْ، وَمِنْهُمْ فِی الْاَرْضِ ثَلَاثُونَ صَرِیعاً فِی مَوَالِیهِمْ، یَعِزُّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَصْرَعُهُمْ، وَلَوْ کَانَ فِی الدُّنْیَا یَوْمَئِذٍ حَیّاً لَکَانَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ هُوَ الْمُعَزَّی بِهِمْ قَالَ: وَبَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ. [۷]
مشهدی حائری، محمد بن جعفر (متوفای۶۱۰ه)، المزار الکبیر، ص۴۷۳ -۴۸۰، تحقیق:جواد القیومی الاصفهانی، ناشر:مؤسسة النشر الاسلامی، الطبعة:الاولی، رمضان المبارک ۱۴۱۹ه.
«عبدالله بن سنان گوید: من در روز عاشورا خدمت امام جعفر صادق (علیهالسّلام) رسیدم و دیدم که رنگش تغییر نموده و اشکهایش همانند دانههای مروارید از چشمان مقدسش فرو میریزد، عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! فرمود: مگر تو غافلی، آیا نمیدانی که حسین بن علی در چنین روزی به شهادت رسیده است؟ ... در چنین ساعتی بود که جنگ و جدال از آل رسول دست برداشت و ابتلاء آنان خاتمه یافت. با اینکه سی جنازه از مردان اهل بیت روی زمین افتاده بود و این مصیبت برای پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خیلی ناگوار بود. اگر آن روز رسول خدا در دنیا زنده میبود شخصا در عزای آنان مینشست. راوی میگوید: امام جعفر صادق (علیهالسّلام) بهاندازهای گریه کرد که محاسن شریفش به وسیله اشگهایش تر شد». البته همین روایت در کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه) نیز نقل شده است. [۸]
شیخ طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، مصباح المتهجد، ص۷۸۲، ناشر:مؤسسة فقه الشیعة بیروت، الطبعة الاولی، ۱۴۱۱ ه ۱۹۹۱م.
۳.۱ - سلسله سند روایتاما از آن جایی که این شیخ بزگوار سلسله سند خود را ذکر نکرده، ما آن را از کتاب المزار الکبیر نقل کردیم که تمام سلسله سند را نیز آورده است. نویسنده کتاب در مقدمه آن مینویسد: اما بعد، فانی قد جمعت فی کتابی هذا من فنون الزیارات للمشاهد المشرفات... مما اتصلت به من ثقات الرواة الی السادات. ۳.۱.۱ - محمد بن ابیالقاسم طبریمُحَمَّدُ بْنُ اَبِی الْقَاسِمِ الطَّبَرِیُّ: الشیخ الامام عماد الدین محمد بن ابی القاسم بن محمد بن علی الطبری الاملی الکجی. فقیه، ثقة، قرا علی الشیخ ابی علی بن الشیخ ابی جعفر الطوسی رحمهم الله، وله تصانیف منها کتاب " الفرج فی الاوقات " و " المخرج بالبینات " " شرح مسائل الذریعة " قرا علیه الشیخ الامام قطب الدین ابو الحسین الراوندی و روی لنا عنه. ۳.۱.۲ - حسن بن محمد مفید طوسیالْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ المفید الطوسی: الشیخ الجلیل ابوعلی الحسن بن الشیخ الجلیل الموفق ابی جعفر محمد بن الحسن الطوسی. فقیه، ثقة، عین، قرء علی والده جمیع تصانیفه، اخبرنا الوالد عنه رحمهم الله. ۳.۱.۳ - علی بن ابراهیم بنهاشمعلی بن ابراهیم بن هاشم: او از اساتید شیخ کلینی است، نجاشی درباره او میگوید: «علی بن ابراهیم قمی، در نقل حدیث مطمئن و مورد اعتماد است و مذهب صحیحی دارد». القمی، ثقة فی الحدیث، ثبت، معتمد، صحیح المذهب. ۳.۱.۴ - ابراهیم بن هاشمابراهیم بن هاشم: آیتالله العظمی خوئی ایشان را توثیق کرده و مینویسد: اقول: لا ینبغی الشک فی وثاقة ابراهیم بنهاشم، ویدل علی ذلک عدة امور: ۱. انه روی عنه ابنه علی فی تفسیره کثیرا، وقد التزم فی اول کتابه بان ما یذکره فیه قد انتهی الیه بواسطة الثقات. وتقدم ذکر ذلک فی (المدخل) المقدمة الثالثة. ۲. ان السید ابن طاووس ادعی الاتفاق علی وثاقته، حیث قال عند ذکره روایة عن امالی الصدوق فی سندها ابراهیم بنهاشم: " ورواة الحدیث ثقات بالاتفاق ". ۳. انه اول من نشر حدیث الکوفیین بقم. والقمیون قد اعتمدوا علی روایاته، وفیهم من هو مستصعب فی امر الحدیث، فلو کان فیه شائبة الغمز لم یکن یتسالم علی اخذ الروایة عنه، وقبول قوله. «به اعتقاد من: شایسته نیست که در وثاقت ابراهیم بن هاشم تردید شود، برای اثبات این مدعا چند دلیل وجود دارد: ۱. علی بن ابراهیم فرزند وی در تفسیر خود روایات زیادی از پدر نقل کرده است؛ در حالی که در اول کتاب خود عهد کرده هرچه در این کتاب میآورده، از طریق افراد مورد اعتماد باشد. شرح این موضوع در کتاب «المدخل» مقدمه سوم گذشت. ۲. سید بن طاوس ادعا میکند که بین عالمان درباره وثاقت او اجماع و اتفاقنظر است؛ وی هنگام ذکر روایتی که در سندش ابراهیم بن هاشم وجود دارد میگوید: تمام راویان این حدیث به اتفاق علماء مورد اعتماد هستند. ۳. او نخستین کسی است که حدیث مردم کوفه را در قم منتشر کرد. قمیها نیز به روایات او اعتماد کردهاند درحالی که میان قمیها کسانی بودند که درباره روایت سختگیر بودند، اگر در مطمئن بودن وی اندکی شک وجود داشت، تمام قمیها در پذیرش روایت از او اتفاقنظر نداشتند». ۳.۱.۵ - محمد بن ابیعمیرمحمد بن ابی عمیر از برترین راویان شیعه و از اصحاب اجماع بهشمار میرود؛ یعنی از افرادی است که هر روایتی که با سند صحیح به آنها برسد، شیعیان اتفاق بر قبول آن دارند. نجاشی درباره او میگوید: وی از نظر ما و حتی مخالفان، عالمی گرانقدر و والامقام است: جلیلالقدر، عظیمالمنزلة فینا وعند المخالفین... و شیخ طوسی میگوید: وی مطمئنترین، زاهدترین، باتقواترین و عابدترین شخص نزد شیعه و سنی است: وکان من اوثق الناس عند الخاصة و العامة، وانسکهم نسکا، واورعهم واعبدهم. ۳.۱.۶ - عبدالله بن سناننجاشی درباره او میگوید: وی اهل کوفه و از علمای مورد اطمینان ما شیعیان و بسیار گرامی است و هیچ عیبی از آن نمیتوان جست ... بسیاری از علمای ما از وی روایاتی نقل کردهاند؛ زیرا نزد بزرگان شیعه، مردی بزرگ و مورد اطمینان بهشمار میرود: کوفی، ثقة، من اصحابنا، جلیل لا یطعن علیه فی شئ.... روی هذه الکتب عنه جماعات من اصحابنا لعظمه فی الطائفة، وثقته وجلالته. شیخ طوسی میگوید: عبدالله بن سنان مردی مورد اعتماد است. عبدالله بن سنان، ثقة له کتاب. ۴ - روایت دوم در عزاداری بر امام حسینو در ادامه این دو روایات، روایات دیگری که با سند صحیح آمده است بدون بررسی سندی بیان میکنیم: کل الجزع والبکاء مکروه سوی الجزع والبکاء علی الحسین (۳۶۵۷) ۹ - وعنه، عن ابیه، عن المفید، عن ابن قولویه، عن ابیه، عن سعد، عن احمد بن محمد، عن الحسن بن محبوب، عن ابی محمد الانصاری، عن معاویة بن وهب، عن ابی عبدالله ( (علیهالسّلام) ) فی حدیث - قال: کل الجزع والبکاء مکروه سوی الجزع والبکاء علی الحسین (علیهالسّلام). امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: هرگونه بی تابی (یا گریه با صدای بلند) و گریه مکروه است مگر برای حسین (علیهالسّلام). ۵ - روایت سوم در عزاداری بر امام حسینمن انشد فی الحسین بیتا فبکی واظنه قال: او تباکی فله الجنة. (۱۹۸۸۹) ۵ - وعن محمد بن موسی بن المتوکل، عن محمد بن یحیی، عن محمد بن احمد، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن اسماعیل، عن صالح بن عقبة، عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) قال: من انشد فی الحسین بیتا من الشعر فبکی وابکی عشرة فله ولهم الجنة، ومن انشد فی الحسین بیتا فبکی وابکی تسعة فله ولهم الجنة، فلم یزل حتی قال: من انشد فی الحسین بیتا فبکی واظنه قال: او تباکی فله الجنة. جعفر بن محمد بن قولویه فی (المزار) عن محمد بن جعفر، عن محمد بن الحسین مثله، وعن ابی العباس، عن محمد بن الحسین وذکر الحدیثین اللذین قبله. وعن محمد بن الحسن، عن الصفار، عن محمد بن الحسین وذکر حدیث ابیهارون ایضا مثله. از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده است که فرمود: هرکسی که در راه حسین بیت شعری بگوید، و ده نفر را بگریاند جای همه آنها بهشت است! و اگر بیت شعری بگوید و ۹ نفر را بگریاند جایگاه همه آنها بهشت است، و آنقدر گفت تا اینکه فرمود: و اگر کسی در مورد حسین بیت شعری را بگوید و خود بگرید، (و به گمانم فرمود یا خود را به گریه بزند) جایگاه او بهشت است! ۶ - روایت چهارم در عزاداری بر امام حسینمن ذکرنا عنده ففاضت عیناه ولو مثل جناح الذباب غفر الله له ذنوبه ولو کانت مثل زبد البحر (۱۹۶۹۰) ۱ - احمد بن محمد البرقی فی (المحاسن) عن یعقوب بن یزید، عن محمد بن ابی عمیر، عن بکر بن محمد، عن فضیل بن یسار، عن ابی عبدالله (علیهالسّلام) قال: من ذکرنا عنده ففاضت عیناه ولو مثل جناح الذباب غفر الله له ذنوبه ولو کانت مثل زبد البحر. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: اگر یاد ما در نزد شخصی شد و از چشمان او بهاندازه بال مگسی اشک بیرون آمد خدا تمام گناهان او را میبخشد حتی اگر بهاندازه کف دریاها باشد! ۷ - پانویس۸ - منبعموسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، برگرفته از مقاله «مدارک عزاداری شیعیان از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) چیست؟». ردههای این صفحه : مقالات مؤسسه ولیعصر
|